پیکر تراشی یا به انگلیسی Sculpture خوانده میشود که از کلمه Sculper به معنی تراشیدن مشتق شده است . در حالیکه مجسمه سازی فقط تراشیدن نیست بلکه فرم دادن و بهر نوع ماده بی شکل هم مجسمه سازی است که ماده اولیه آن سنگ – موم ویا فلز باشد .
پیکر تراشی حتی قبل از پیدایش قدیمیترین تمدنها وجود داشته که حتی شواهدی از این ساخته شدن هنر بدست غارنشینان بدست آمده . مثلا یکی از حجاریهای بسیار زیبای قبایل مایاها در پرو .
و این نشان دهنده آن است که مجسمه سازی و بطورکلی هنر ریشه در فطرت ، نیاز و طبیعت انسان است و در همه اعصار و قرون بنحوی از انحاء و بعلت مواد اولیه فراوان آن که اکثرا سنگ و چوب است مجسمههایی باشکوه و با اصالت و در برخی موارد شناسنامه ای برای هویت و طرز زندگی تمدنها بوجود آمده است ….
در اعصار قدیم پیکر تراشی با مذهب ارتباط مستقیم داشت چنانکه پیکرههایی که از تمدنهای باستانی ، مصر ، هند ، چین و مایاها مانده نشان میدهد مذهب در تحول و تکامل این هنر نقش اساسی دارد .
شاهان آشوری پیکر تراشی را برای وسیله ای برای بزرگ جلوه دادن اعمال خود قرار دادند . فراعنه مصر نیز برای رساندن فراعنه به مقام الوهیت از پیکر تراشی سودجوئی کردند. و کم کم بت و بت پرستی به شکل پرستش پیکرههایی گاها عجیب و غریب بوجود آمد . در ایران بخصوص در دوران هخامنشی پیکر تراشی وسیله ای بود برای ثبت وقایع و نشان دادن شوکت ایرانیان و در این دوران بود که پیکر تراشی مفهوم هنری هم یافت . بصورت هدایایی زیبا مرصع به انواع آلات قیمتی .
در یونان باستان مجسمه سازان بیشتر سعی داشتند نمونه کامل یک شکل ایده آل را مجسم کنند. البته این اولین بار نبود که از پیکرتراشی بدین منظور استفاده میشد زیرا مردمیکه در غارها زندگی میکردند نیز از عاج ماموتها ، مجسمههایی از زنان میساختند که بنظرشان نمونه کامل یک زن زیبا و ایده آل بود . این ایده آلیسم در مجسمه سازی در یونان باستان تحول و تکامل فراوان یافت وچنان پیشرفت کرد که مایه بهت و حیرت جهانیان شد .
در زمان رومیها این هنر زیبا به اوج تکامل و شکوه رسید و جنبههای عملی هم علاوه بر موارد گفته شده پیدا کرد ولی به پیکرتراشی یونانیان باستان در مقام نرسید .
.: Weblog Themes By Pichak :.